سوند فولی یا نلاتون؛ مسئله این است!

آدرس جدید وبلاگ سوته دلان، بهمن عزیز…

در گذشته، پیرامون دو نوع از لوله های تنفسی یعنی تراک و تی تیوب مطالبی نوشته ام و در توضیحات مربوط به تراک نیز مسئله ی ساکشن کردن را بطور کامل شرح داده ام، اما چون مطلب امروز در ارتباط با ساکشن است، ابتدا توضیح مختصری در مورد آن می دهم.

ساکشن دستگاهی است مکنده، با مکانیسم کار جارو برقی، که ترشحات ریه ی بیماری را که دارای یکی از انواع لوله های تنفسی است تخلیه می کند. (البته ساکشن به منظور های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد که خارج از بحث ماست.)

دستگاه ساکشن و متعلقات آن عبارتند از:

خود دستگاه، شلنگ متصل به آن، محفظه ی جمع آوری ترشحات، سوند، رابط سوند یا کانکشن

آنچه در این جا مد نظر من می باشد، سوندی است که با آن عمل ساکشن صورت می گیرد.

برای ساکشن کردن از سوند نلاتون استفاده می شود. سوند نلاتون سایز بندی مشخصی دارد که به قرار زیر است:

آبی یا ۸ – مشکی یا ۱۰ – سفید یا ۱۲ – سبز یا ۱۴ – نارنجی یا ۱۶

بسته به سایز لوله ی تنفسی بیمار، از سایز های مختلف سوند برای ساکشن کردن استفاده می شود.

اما مسئله ی نگران کننده ای که در ارتباط با ساکشن کردن داخل تراشه (نای) وجود دارد و سبب می شود که پزشکان توصیه کنند تا حد امکان بیمار کمتر ساکشن شود، این است که سوند نلاتون بخاطر جنس سخت و کم انعطافی که دارد، هر بار که به منظور عمل ساکشن وارد نای بیمار می شود، آسیبی هرچند جزئی به جدار نای وارد می سازد. ساکشن کردن حتی گاهی باعث ایجاد خراش و خونریزی می شود، بطوری که مشاهده می شود همراه ترشحات، رگه های خونی نیز وارد سوند می شوند، که به این حالت تروماتیزه شدن می گویند.

تماس مداوم سوند نلاتون با جدار نای، بسته به شدت آسیبی که هر بار می زند، به مرور زمان عوارضی را ایجاد خواهد کرد، از جمله ایجاد وب (Web) یا بافت اضافه در جدار نای، که مسیر تنفس را تا حدی تنگ می سازد و نیاز است که آن را طی یک عمل برونکوسکوپی از جدار نای جدا کنند. (توضیح عامیانه و ملموس وب، مثال همان پیدایش گوشت اضافه در محل برخی از زخم ها است.)

اما اگر آسیبی که سوند نلاتون به جدار نای وارد می کند شدید و در حد تروماتیزه شدن باشد، حتی می تواند سبب ایجاد تنگی نای شود. در مطلب مربوط به تراکستومی توضیح داده ام که تنگی تراشه یا همان نای، یکی از عوارض لوله گذاری داخل تراشه و عدم رسیدگی های لازم نسبت به این مسئله می باشد، که موجب از بین رفتن بخشی از سلول های نای و تخریب آن می شود.

با توجه به مطالب فوق، در می یابیم که ساکشن کردن، خصوصا برای بیمارانی که برای مدتی طولانی نیاز به آن دارند، مشکلاتی را ایجاد می کند و بدین جهت است که پزشکان اکیدا توصیه می کنند که اولا تا جای امکان از ساکشن کردن بیمار خودداری شود و در صورت لزوم نیز ساکشن عمقی صورت نگیرد، یعنی سوند فقط تا حدی وارد نای شود که از لوله ی تنفسی خارج نشده و با جدار نای تماس پیدا نکند.

اما پزشکان بدون در نظر گرفتن عملی بودن توصیه ی خود، فرمول وار یک حرفی می زنند و می روند و هیچگاه جنبه های دیگر را در نظر نگرفته و بطور مثال برای بیماری مثل من که به دلیل ضعف دیافراگم و عدم توانایی در سرفه کردن موثر، نیاز به ساکشن عمقی و آن هم برای دفعات بسیار زیادی در شبانه روز دارد، راهکاری ارائه نمی دهند.

علاوه بر تنگی های گسترده ای که در اثر کوتاهی های صورت گرفته در آی سی یو، در نای من تشکیل شده است، به مرور زمان و در اثر ساکشن نیز تنگی هایی بر تنگی های قبل افزوده شده است، بطوری که قبلا فاصله ی آخرین تنگی با کارینا (محل انشعاب دو نایژه) ۳ سانت بود، و بعد شد ۱ سانت، و اکنون ۷ میلیمتر می باشد! و این یعنی نای من دیگر یک جای سالم هم ندارد(در مورد این اعداد کاملا اطمینان ندارم، ولی می دانم که طول تنگی ها افزایش یافته است؛ حالا یک میلیمتر کمتر یا بیشتر… مگر می شود دستخط این پزشک ها را خواند! بگمانم در طول تحصیل فقط ۱۰۰ واحد ناخوانا نویسی پاس می کنند!). اما این تنگی های اخیر کاملا اجتناب پذیر بودند، آن هم با یک راه حل بسیار ساده؛

«استفاده از سوند فولی به جای نلاتون، برای ساکشن کردن!»

سوند فولی عمدتا، یا بهتر است بگویم مشخصا برای تخلیه ادرار، در مثانه قرار می گیرد. این سوند بر خلاف نلاتون بسیار بسیار نرم و انعطاف پذیر است.

شاید برای کسانی که با سوند فولی آشنایی دارند، تصور ساکشن کردن با این سوند، هم تهوع آور باشد و هم تا حدی ناممکن؛ تهوع آور از آن جهت که کاربرد اصلی آن برای تخلیه ی ادرار است، و ناممکن از آن رو که نمی توانند تصور کنند که چطور می توان با این سوندِ شل و ول و غیرقابل کنترل، داخل نای را براحتی ساکشن کرد!

برای ما هم اوایل همینطور بود؛ من از این کار چندشم می شد و مادر هم هنگام ساکشن کردن با سوند فولی، یکی دو بار اول تسلط خوبی نداشتند، اما اولین چیزی که اهمیت دارد این است که سوند فولی هیچگونه آسیبی به نای وارد نمی سازد، و دوم آنکه بعد از چند بار تجربه، این کار هم برای بیمار عادی می شود و هم فرد ساکشن کننده تبحر لازم را به دست می آورد.

ایده ی استفاده از سوند فولی به جای نلاتون را یک اینترن به ما داد؛ به این صورت که، این دفعه نه، دفعه ی پیش هم نه، دفعه ی پیشتری که برای تعویض لوله ی تنفسی ام به بیمارستان رفته بودم، یعنی همان دفعه ای که ۴ بار رفتم اتاق عمل!، بعد از اولین عمل، نیمه شب لوله ام اشکال پیدا کرد، بطوری که هنگام ساکشن کردن، سوند داخل لوله نمی رفت. پرستار، اینترن کشیک شب بخش را خبر کرد و او که دید سوند نلاتون به هیچ وجه من الوجوه وارد نای من نمی شود، درخواست کرد برایش سوند فولی بیاورند تا بلکه انعطاف آن، فرجی حاصل کند!

هرچند که آن سوند هم درست داخل نرفت، اما ایده ی استفاده از سوند فولی برای ساکشن را در ذهن من خوب فرو برد، و ما هم پس از کسب اجازه از پزشک معالج و اطمینان یافتن از اینکه سوند فولی ایجاد عفونت نخواهد کرد، این ایده را عملی ساختیم.

(نه اینکه سوند فولی برای تخلیه ی ادرار استفاده می شود، من همه اش گمان می کردم که در صورت استفاده برای نای باعث ایجاد عفونت می شود؛ حالا روی چه حسابی این اتهام را به فولی می بستم، نمی دانم! در اصل، قضاوتم بر مبنای چندشی بود که از این کار داشتم…)

من اکنون بمدت ۶ ماه است که برای ساکشن کردن، به جای سوند نلاتون از سوند فولی استفاده می کنم، و با اینکه از همان ابتدا به تاثیر آن اطمینان داشتم و معتقد بودم که به اشتراک گذاشتن این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد، اما شش ماه آن را مسکوت گذاشتم تا بعد از اینکه دوباره به بیمارستان رفتم و اطمینان حاصل کردم که این کار واقعا مفید فایده است و احتمالا عارضه ی دیگری ایجاد نمی کند (مثلا عفونت! Wink )، آنوقت آن را با شما در میان بگذارم.

و بله، همین یکی دو هفته پیش، طی یک زیرآبی زیرکانه!، رفتم لوله ی تنفسی ام را عوض کردم و اکنون با این مطلبی که شش ماه آزگار به زور در دلم نگه داشته ام، در خدمت شما دوستان هستم. لوله ام هم نوی نو هست؛ دلتون هم بسوزه!

و اکنون مخلص کلام:

می توان برای ساکشن کردن داخل تراشه به جای سوند نلاتون از سوند فولی استفاده کرد؛ خصوصا برای بیمارانی که به ساکشن عمقی و آن هم برای دفعات زیادی در روز نیاز دارند.

سوند فولی بخاطر جنس نرم و انعطاف پذیری که دارد، بر خلاف سوند نلاتون هیچ آسیبی به جدار نای وارد نمی سازد. ضمنا، سوراخ های سر سوند فولی نسبت به نلاتون، درشت تر است و در قسمت پایین تری قرار دارد، در نتیجه هم مکش موثرتری ایجاد می کند و هم زودتر به ترشحات می رسد، و در کل تخلیه ی ترشحات زودتر و راحت تر انجام می گیرد. (در سوند نلاتون سوراخ های مکش یک سانت بالاتر از سر سوند قرار دارند، در نتیجه سوند یک سانت بیشتر و آن هم بی دلیل وارد نای می شود.)

سایز بندی سوند فولی عینا مثل نلاتون است، اما قطر فولی در همه ی سایز ها از نلاتون بیشتر است. ذکر این نکته نیز اهمیت دارد که یک سایز مشخص سوند فولی در دو مارک مختلف تا حدی متفاوت است. مثلا سوند فولی شماره ی ۱۴ یا سبز، مارک هامبورگ، که برای لوله ی فعلی من مناسب است؛ در همین سایز مارک چینی آن اصلا وارد لوله ام نمی شود. البته دیگر دنبال مارک هامبورگ هم نگردید که من خودم ۸ تای آخر موجود در بازار را هفته ی پیش خریدم! چینی هایش هم اصلا خوب نیستند و من مانده ام که چه کنم…

در آخر از پزشکان محترم استدعا دارم، حداقل در مورد بیمارانی که برای سالیان متمادی نیاز به تنفس با لوله های تنفسی دارند توصیه بفرمایید که به جای سوند نلاتون از سوند فولی برای ساکشن کردن استفاده کنند. حالا نای من از اولش هم غیرقابل جراحی بود، ولی برای بیمارانی که تنگی تراشه شان قابل جراحی است و فقط به زمان نیاز دارند تا از لحاظ قدرت تنفسی تقویت شده و برای عمل آماده شوند، برای سالم باقی ماندن بخش های سالم نای، این توصیه را بفرمایید.

هرچند که برای نای غیرقابل جراحی من هم بهتر بود تنگی بیشتری ایجاد نمی شد، تا تعویض لوله اینقدر کار بغرنج و پیچیده ای نشود که پزشکان مشهد توصیه کنند که حتما این کار در تهران انجام بگیرد؛ و نمی دانید که این سفرهای تهران چه هزینه های جانی، مالی، و روحی سنگینی را در پی دارند. اکنون اگر میلیمتری بیشتر در نایم تنگی ایجاد شود نمی دانم تکلیف چیست؟ زیرا درست است که از آخرین تنگی تا کارینا، ۷ میلیمتر فاصله است، اما انتهای تی تیوب هم باید دستکم ۲ میلیمتر از تنگی رد شود تا یکوقت بیرون نزند. پس می ماند ۵ میلیمتر فاصله و اگر لوله از این پایین تر برود، از آن ور بازدمم دچار مشکل می شود؛ پس می بینید که دیگر جایی  باقی نمانده و اگر باز هم تنگی ایجاد شود واقعا نمی دانم تکلیف چیست؟ لابد از آن استنت هایی برایم می گذارند که تمام نای و بخشی از هر دو نایژه را در بر می گیرد… اگر من همچنان با نلاتون ساکشن می کردم، روزی می رسید که داخل نایژک ها که هیچ، داخل کیسه های هوایی ام را هم باید استنت می گذاشتند! البته اول باید چنین استنتی را اختراع می کردند…

ولی می گویم ها!؛ اصلا چرا بگذاریم کار به تنگی تراشه بکشد؟ چرا از همان روز اولی که یک بیمار اینتوبه می شود، به پرستارش توصیه نکنید که هر دو ساعت یک بار، هر بار بمدت ده دقیقه کاف لوله ی بیمار را خالی کند تا خونرسانی به نای انجام شده و اصلا تنگی نای ایجاد نشود… همینطور وقتی بیمار را تراکستومی می کنند…

آهان، فهمیدم… می دانم، می دانم، آنطور نگاهم نکنید! با کمبود پرسنل، دیگر وقتی برای این ده دقیقه ها نمی ماند، ولی باور کنید با همین ده دقیقه ها از شر ده ها بیمار مثل من، که ده ها سال بیخ یقه ی روپوش سفیدتان آویزان می شوند خلاصی خواهید یافت و بدانید که اگر هر بیماری که با یک مرض وارد بیمارستان می شود، با صد جور عوارض مرخص نشود، تا حدی از ازدحام بیمار در بیمارستان ها کاسته شده و پرسنل کم نمی آید؛ چه بسا حتی یک عده از پرسنل، از بیکاری فقط مسئول کاف خالی کردن بشوند!

آری، حقیقتاً نسبت به تعداد بیماران، کمبود پرسنل وجود دارد؛ بی مسئولیتی بعضی از پرسنل را هم که بگذارید کنارش، نتیجه این می شود که ننه آیدا! فردا با موهای سپید و دندان مصنوعی همچنان می رود لوله عوض می کند؛ البته زیر دست نوادگان پزشک فعلی اش… البته خداوند طول عمر، سلامتی، و صبری عظیم به ایشان عنایت فرماید… آمین…

پی نوشت: من خیلی مایل بودم بدانم که چرا با اینکه ریه قابل پیوند است، اما نای را نمی توان پیوند زد… خانم دکتر بسیار مهربانی علت را برایم شرح دادند؛ گفتم شاید شخص دیگری نیز بخواهد بداند و دست از سر پزشکش بردارد و هی نپرسد که: “نمیشه برام پیوند نای انجام بدید؟”

نای یکی از پر خون ترین اعضای بدن است (نمی دانید، آن زمانی که تراک داشتم، گاهی با یک برخورد سر سوند نلاتون به جدار نای، سوند سوند از نایم خون تخلیه می کردند.) در نتیجه، نای نسبت به کم خونی بسیار حساس می باشد و پیوند آن مستلزم پیوند با عروق مربوط به آن است، اما برخلاف اعضای بزرگی همچون ریه و کبد که عروق بزرگشان براحتی پیوند زده می شود، نای دارای عروق بسیار ظریفی می باشد که عملا امکان پیوند زدن آن ها وجود ندارد… در نتیجه همان داستان ننه آیدا و نوادگان پزشک معالجش!

اما این را هم بگویم که محققان در تلاش هستند تا نای مصنوعی تولید کنند…

پی نوشت: باز هم کامنت ها بی جواب ماند… تقصیر آن متوجه سرماخوردگی و درد این دندان موذی است، که امیدوارم ریشه کن شود!

جرقه نوشت! من مدت مدیدی دچار جوش های مداوم پوستی می شدم که هیچ آزمایشی علت آن را مشخص نمی کرد و هیچ دارویی بر روی آن تاثیر نداشت. تا اینکه یک بار از یکی از مخاطبان عزیزم که با نام “متخصص پوست” کامنت می گذاشتند، در این مورد مشورت گرفتم و ایشان آزمایش بسیار جامعی را از طریق ایمیل برایم مشخص کردند. تا من موارد آزمایشی را به دکتری بدهم تا بنویسد و آزمایش را انجام دهم چند ماهی طول کشید! ولی در همان آزمایش مشخص شد که علت جوش زدن های من از بالا بودن پرولاکتین یا به قول خودم پررولاکتین می باشد. خلاصه، با چند ماه مصرف دارویی به نام کابرگولین، این مشکل دو ساله! کاملا برطرف شد… این جریانات مربوط به سال ۹۱ است و من از آن زمان در صدد این می باشم که از این متخصص پوست گرامی تشکر کنم؛ اما نه دیگر در بخش نظرات ایشان را می دیدم و نه ایمیل کاریشان را که با آن آزمایش ها را برایم فرستاده بودند، پیدا می کردم. ایمیلی که در کامنت هایشان می گذاشتند نیز انگار دیگر فعال نبود… مادر و پدر هر چند وقت یکبار، یادی از ایشان می کنند و از من می پرسند “آیدا، بالاخره تشکر کردی؟”

تا اینکه چند روز پیش در فکرم جرقه ای خورد و با خود اندیشیدم که شاید ایشان هنوز هم بصورت خاموش مخاطب من باشند و یا هرازگاهی گذرشان به اینجا بیفتد، پس بهتر است که در همین جا بصورت یک پی نوشت ثابت از ایشان تشکر کنم، شاید روزی ببینند.

“متخصص پوست” گرامی،

می خواهم بدانید که چند دکتر اعتراف کرده اند که اصلا فکرشان به بررسی پرولاکتین نمی رسید و زین پس، این مورد را برای سایر بیمارانشان در نظر خواهند گرفت؛ و دوست دارم بدانید که این جوش ها برایم معضل بزرگی بودند و بمدت دو سال صورتم همیشه پر بود از جوش های متورم، دردناک، و خون آلود! ولی با لطف و کمک شخص شما من از آن ها نجات پیدا کردم. هیچوقت لطف شما را فراموش نمی کنم و همیشه سپاسگزارتان هستم… مادر و پدرم نیز خدمتتان تشکر مخصوص دارند… امیدوارم همیشه سلامت باشید…

پی نوشت ثابت: دوست بسیار عزیزی کل مطالب این وبلاگ را، از ابتدا تا پایان سال ۹۱، و همچنین سال ۹۲ را بطور مجزا، بصورت پی دی اف یا کتاب الکترونیکی درآورده اند. اگر کسی تمایل دارد که این فایل پی دی اف را به صورت پیوست در ایمیلش دریافت کند تا برای دوستانش نیز بفرستد، ایمیلی به ایمیل زیر بفرستد تا آن را برایش ارسال کنم… متشکرم…

این نوشته در به اشتراک گذاشتن تجربیات... ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

226 پاسخ به سوند فولی یا نلاتون؛ مسئله این است!

  1. بازتاب: یکی به نعل، یکی به میخ! | آیدا …آیدا …

پاسخ دادن به بهمن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Click to Insert Smiley

SmileBig SmileGrinLaughFrownBig FrownCryNeutralWinkKissRazzChicCoolAngryReally AngryConfusedQuestionThinkingPainShockYesNoLOLSillyBeautyLashesCuteShyBlushKissedIn LoveDroolGiggleSnickerHeh!SmirkWiltWeepIDKStruggleSide FrownDazedHypnotizedSweatEek!Roll EyesSarcasmDisdainSmugMoney MouthFoot in MouthShut MouthQuietShameBeat UpMeanEvil GrinGrit TeethShoutPissed OffReally PissedMad RazzDrunken RazzSickYawnSleepyDanceClapJumpHandshakeHigh FiveHug LeftHug RightKiss BlowKissingByeGo AwayCall MeOn the PhoneSecretMeetingWavingStopTime OutTalk to the HandLoserLyingDOH!Fingers CrossedWaitingSuspenseTremblePrayWorshipStarvingEatVictoryCurseAlienAngelClownCowboyCyclopsDevilDoctorFemale FighterMale FighterMohawkMusicNerdPartyPirateSkywalkerSnowmanSoldierVampireZombie KillerGhostSkeletonBunnyCatCat 2ChickChickenChicken 2CowCow 2DogDog 2DuckGoatHippoKoalaLionMonkeyMonkey 2MousePandaPigPig 2SheepSheep 2ReindeerSnailTigerTurtleBeerDrinkLiquorCoffeeCakePizzaWatermelonBowlPlateCanFemaleMaleHeartBroken HeartRoseDead RosePeaceYin YangUS FlagMoonStarSunCloudyRainThunderUmbrellaRainbowMusic NoteAirplaneCarIslandAnnouncebrbMailCellPhoneCameraFilmTVClockLampSearchCoinsComputerConsolePresentSoccerCloverPumpkinBombHammerKnifeHandcuffsPillPoopCigarette