یکی از نخستین مطالبی که در ابتدای شکل گیری این وبلاگ نوشتم مطلبی بود که در آن ابزاری را که با آن قادر به تایپ و استفاده از کامپیوتر می شدم معرفی کرده بودم. ابزاری که ایده و طراحی آن ابتکار و خلاقیت کاردرمانم بود و تا همیشه به خاطر این ابزار که مسبب تحولات بسیار بسیار بزرگی در زندگی من بود و بدون آن امکان برقراری ارتباط با دیگران از طریق دنیای مجازی و همچنین امکان ادامه ی تحصیل برایم فراهم نمی شد، مدیون ایشان، سپاسگزار و دعاگویشان هستم (در دسته بندی فرشته خویان جای مطلبی در مورد ایشان خالیست).
از آن زمان تا به حال خدا می داند چند تا از این ابزارها را مستعمل و معدوم ساخته ام!
با این حال اگرچه این ابزار مناسب ترین وسیله ی تایپ برای من است و با آن کنترل و سرعت نسبتاً مطلوبی در کار با کامپیوتر دارم، اما مدت هاست که در اندیشه ی یافتن یا خلق! وسیله ای ساده تر با دنگ و فنگ کم تر برای تایپ هستم. البته مهم ترین علت این مسئله آن است که قطعه ی اصلی این ابزار که یک اسپلینت ثابت کننده ی مچ است، اگرچه در بازار به راحتی قابل تهیه است اما متاسفانه انواع جدیدی که تولید می شوند برای من مناسب نیستند، از این رو برای تهیه ی مواد لازم جهت پخت!… ببخشید ساخت این ابزار با مشکل مواجه شده ام.
مناسب ترین نوع این اسپلینت – برای من – را قبلاً یک کارگاه تولیدی در مشهد درست می کرد که متاسفانه چند سال پیش کارگاهشان دچار آتش سوزی شد و بعد از آن تغییر شغل دادند. پس از آن نیز من ماندم و سه عدد از این اسپلینت ها که در پستو ذخیره داشتم و در حال حاضر به جز این اسپلینتی که هم اکنون دارم با آن تایپ می کنم فقط یکی دیگر باقی مانده است…
متاسفانه با چند تولیدی کفش که صحبت کردیم و با یکی دو مرکز ارتوپد فنی که کارشان ساخت این گونه وسایل است حرف زدیم هیچکدام برای ساخت این اسپلینت همکاری نکردند، اگرچه به گمانم هر دو صنف توانایی و ابزار ساخت آن را داشته باشند. تولیدی های کفش دستکم می توانستند چرم آن را برش دهند و لایه دوزی اش کنند…
باری…
اکنون در این فکر هستم که به صنف کیف سازها هم سری بزنم؛ که همیشه گفته اند تا سه نشه بازی نشه!
به هر روی، در مدت ها جست و جو برای یافتن ابزار ساده تری جهت تایپ با یک انگشت به چند موردی برخوردم که اگرچه برای من مناسب نیستند اما می توانند برای دیگران کارایی داشته باشند، در نتیجه در ادامه به معرفی آن ها خواهم پرداخت.
اما پیش از آن باید بگویم که چند وقتی است قصد داشتم این مطلب را بنویسم اما متاسفانه درگیری ها فرصتی باقی نمی گذاشتند. با این حال امروز به بزرگداشت روز جهانی کاردرمانی و گرامی داشت آقای کاردرمانی که از او یاد کردم، همه چیز را تعطیل نموده، برای نوشتن این مطلب وقت گذاشتم.
روز جهانی کاردرمانی (۲۷ اکتبر) را به تمامی کاردرمانان گرامی – که به عقیده ی من ماهیت اصیل توانبخشی در کار ایشان است – شادباش می گویم… با آرزوی سلامتی برای همه ی این عزیزان
ابزار یک:
نخستین ابزار را در میان مطالب بخش “خواندنی های کوتاه” در سایت مرکز ضایعات نخاعی جانبازان پیدا کرده ام، از این رو درست این است که به جای کپی مطلب، لینک مستقیم آن را بگذارم:
قطعه ای مخصوص برای تلفن زدن و تایپ کردن افراد دچار آسیب نخاعی
همچنین باید بگویم که این سایت در ارتباط با مسائل مربوط به ضایعات نخاعی یکی از غنی ترین منابع اینترنتی موجود است و فعالیت هایی که این مرکز برای آموزش و مشاوره ی بیماران نخاعی انجام می دهد شایان توجه می باشد. برای شخص من که وجود این سایت یک پشتگرمی بزرگ به حساب می آید…
آدرس تلگرام “پیک آسیب نخاعی” مربوط به این مرکز: @scipeik
ابزار دو:
دومین ابزار، طراحی و ابتکار یکی از دوستان نخاعی به نام آقای احد رحیمی است که با کسب اجازه از ایشان بر اساس توضیحاتی که داده اند در این جا معرفی اش می کنم (ایشان در ارتباط با وسایل توانبخشی، تعمیر و تغییر و مناسب سازی این وسایل با توجه به نیازهای شخصی هر فرد خلاقیت بسیار زیادی دارند):
مواد لازم!
کش مچ بند – چوب بستنی – بطری پلاستیکی نوشابه ی خانواده (به نظر می رسد که این ابزار چندان رژیمی نیست! )
روش ساخت:
مطابق عکس، کش مچ بند را دور کف دست قرار دهید به طوری که به جز انگشت اشاره باقی انگشتان به صورت جمع شده در کش قرار بگیرند. سپس بستنی را خورده و چوب بستنی را از داخل کش در امتداد کف دست تا زیر انگشت اشاره وارد کنید. و در آخر برای ثابت نگه داشتن چوب در زیر انگشت اشاره، از پلاستیک بطری نوشابه ی خانواده به اندازه ی دور بند اول انگشت اشاره ی خود ببرید و با تکه ای چسب به صورت حلقه در آورید.
نکته ۱: اگر در مچ دست خود کنترل ندارید می توانید علاوه بر ابزار بالا از یک اسپلینت ثابت کننده ی مچ نیز استفاده کنید.
نکته ی لوس!: برای اطمینان و برای آن که مواد لازم به قدر کافی داشته باشید چهار پنج تا بستنی را یک جا میل کنید؛ چوبش لازم می شود… اصلا بهتر این است که هر روز یک چوب بستنی جدید استفاده نمایید!
ابزار سه:
آخرین ابزار را در یکی از گروه های تلگرامی – که در پی نوشت هم معرفی اش خواهم کرد – یافته ام. عکس و توضیحات داخل آن کاملا گویاست.
انگشت پوش سفارشی ساز برای کار با صفحه کلید جهت استفاده افراد تتراپلژی
@khastan_tavanestan_ast
کانال ورزشی خواستن توانستن است
مطالب مرتبط:
نکاتی مفید برای تایپ با یک انگشت ۱ و ۲ و ۳
پی نوشت: معرفی کانال تلگرامی ورزشی “خواستن توانستن است”
کانال ورزشی خواستن توانستن است؛ راهکار ها و تمرینات ورزشی آسیب های نخاعی
https://telegram.me/khastan_tavanestan_ast
این کانال مختص افرادی است که دچار ضایعه نخاعی شده اند. کلیپ ها و عکس ها از تمرینات و راهکارهای کاربردی مربوط به خود کاربرای کانال است و زیر نظر کاردرمانگر مجرب و فیزیوتراپیست و اساتید حاضر در گروه ایرادات آن ها برطرف می شود. دوستانی که بنابه شرایطی نمی توانند به فیزیوتراپی یا کاردرمانی مراجعه کنند یا حتی به خاطر شرایط جسمی خود افسرده شده اند، با مطالعه مطالب این کانال مطمئنا روحیه ی تازه ای خواهند یافت.
اگر دوست یا آشنایی با مشکل ضایعه ی نخاعی دارید لطفا این کانال را به ایشان معرفی نمایید.
با تشکر – ادمین های کانال
پی نوشت ثابت:دوست بسیار عزیزی کل مطالب این وبلاگ را، از ابتدا تا پایان سال ۹۱، و همچنین سال ۹۲ و ۹۳ و ۹۴ را بطور مجزا، بصورت پی دی اف یا کتاب الکترونیکی درآورده اند. اگر کسی تمایل دارد که این فایل های پی دی اف را به صورت پیوست در ایمیلش دریافت کند تا برای دوستانش نیز بفرستد، ایمیلی به ایمیل زیر بفرستد تا آن ها را برایش ارسال کنم… متشکرم…ida.elahi@gmail.com
پی نوشت ثابت: دوست عزیزی از وبلاگ من، کتابی الکترونیکی برای گوشی های اندرویدی تهیه نموده اند، که در صورت تمایل و برخورداری از این نوع گوشی ها، می توانید از طریق لینک های زیر، کتاب اندرویدی “آیدا…” را دانلود نمایید. با سپاس فراوان از این دوست عزیز
دانلود از پیکوفایل: http://s6.picofile.com/file/8209670134/book.apk.html
لینک مستقیم: http://s6.picofile.com/d/
“آیدا…” در مطبوعات: روزنامه پزشکی “سپید”
۱- من از کاغذ نبودم 2- به تلخی واقعیت 3-و من آن روزها را به یاد خواهم داشت
۴- از حال بد به حال خوب 5-این آدم های قدرناشناس 6-طعم گس هوشیاری
۷- من اتونومیک دیس رفلکسی دارم، آقای دکتر… 8-تلاشی سخت برای جدا شدن از دستگاه تنفس
* * *
فصلنامه “رابط سلامت”؛ شماره ۴۲-۴۴؛ پاییز و زمستان ۹۳
* * *
گاهنامه ی باران؛ شماره ی شش ،ویژه نامه ی روز پرستار ۹۵
* * *
* * *
بازتاب: grandpashabet